حق جناب خان و عبد ولی در این دنیاخورده شده

 الیکا عبدالرزاقی, کمدین گروه دوم خنداننده‌های برتر شب گذشته با اعلام قطعی جوان و با هفتصد و‌ پنجاه  و یک هزار و‌ ششصد و‌هفتاد و‌هفت رای به مرحله بعد راه یافت؛ شادی برنامه هم به همه عزیزانی که در معادن مملکتمان زحمت می‌کشند و خانواده‌های آن‌ها تعلق گرفت.

در آغاز نیما و دانیال پشت صحنه وارد شدند و این‌ دفعه به جای گزارش نیما توسط همان همکارش که نقش داور را به عهده دارد, سرنوشت زندگی وی را توسط تخته وایت بردی توصیف و گزارش کردند.

سپس کمدین جناب خان در جایگاه مخصوص حاضر شد و از گرفتن مدرک ای.ال.اسش  برای شرکت در جشنواره بین المللی لبو فروشان خبرداد، در همین راستا قرار شد جوان فروش لبو را تمرین کند. در قسمتی از این تلاش وقتی جوان به عنوان خریدار از وی لبو خواست، جناب خان گفت: خوب چه سایزی می‌خوای؟ ماL xL و 2xL  داریم البته الان همه را تمام کردیم!

بعد از تلاش‌های بی سرانجام‌ رامبد برای کمک بیشتر نقش یک لبو فروش را بازی کرد و در حین فریاد زدن برای فروش لبوهای خیالی ناگهان یک نفر با بی سیم از طرف نیروی انتظامی آمد و جوان را به جرم سد معبر برد! پس از رفتن او جنابخان اعلام کرد: همان بهتر که او را بردند، بچه‌ها راحت باشید، با گفتن این خبر همه حاضران البته به جز بانوان که به علت برخی ضوابط ناچار به نشستن بودند، با موشک‌های کاغذی از جا بلند شدند و استودیو را روی سر خود گذاشتند.

پس از پخش آیتمی جوان برگشت و از آدم‌هایی گفت که قهرمانانه جلوی مشکلات می‌ایستند و پهلوانی را نه تنها روی تشک دارند بلکه آن را برای همه ما توصیف می‌کنند، وی به این بهانه از هادی عامل گزارشگر معروف کشتی‌ها  دعوت به عمل آورد.

وی ابتدا از مربی بودن خود و رسیدنش به گزارشگری تعریف کرد و بعد هم از امتحان وتست صدایی که برای ورودش به این عرصه داده بود، گفت.

در حین گفتگو صدای نیما با همان لحن گزارشگری‌اش که بسیار شبیه عامل بود شنیده شد و سپس خود او حاضر شد و قسمت‌هایی از این صحبت‌ها را گزارش کرد.

هادی عامل در ادامه اظهار داشت که هیچ وقت علاقه نداشته تا ورزشی غیر از کشتی را گزارش کند و دوست دارد صدایش تنها برای کشتی باشد، وی همچنین اشاره‌ای هم به دستپختش کرد و گفت که در این زمینه مدعی است.

پس از بخشی جناب خان هم به جمع آن‌ها پیوست و یادی از حضورش به عنوان یکی از قهرمانان و بازی با افرادی چون یوردالوف کرد که همه حرف‌هایش مورد تأیید عامل واقع شد!!!

وی سپس از عامل در مورد فنونی چون سروته یکی، حصیرمال و مواردی از این دست پرسید و گفت پدر احلام خیلی چغربد بدن و هر بار مو می‌روم خواستگاری اول حصیرمالوم می‌کنه بعد حمال بند و در نهایت هم نمد مال! اصلا حق دونفر تو این دنیا واقعا ضایع شده، یکیش مونوم و یکی هم عبدولی!

بعد از این صحبت‌ها عامل گفت ما و پهلوان‌ها یک بار به خواستگاری احلام می‌رویم تا بلکه بتوانیم کاری کنیم.

در اواخر این گفتگو هادی عامل در خصوص شکل‌گیری اصطلاح معروف چغر بد بدن خاطرنشان کرد: این واقعا بیان احساس من در آن بازی بود و چون با همه وجود آن را به کا برده بودم، در بین مردم جا افتاد.

وی نهایت از کشتی به عنوان یک ورزش باستانی یاد کرد و پس از اعطای لوح یادبود خندوانه و یک رفت و برگشت کوتاه همه حاضران شعر خلیج فارس را خواندند و شروع دیگری از این برنامه به پایان رسید.

شاد باشید.